فهرست مطالب:

کتاب "زیبایی شناسی رنسانس"، Losev A.F.: بررسی، شرح و بررسی
کتاب "زیبایی شناسی رنسانس"، Losev A.F.: بررسی، شرح و بررسی
Anonim

رنسانس در تاریخ فرهنگ اهمیت جهانی دارد. راهپیمایی او در آغاز قرن چهاردهم در ایتالیا آغاز شد و در دهه های اول هفدهم به پایان رسید. اوج در قرن 15-16 اتفاق افتاد و کل اروپا را در بر گرفت. مورخان، منتقدان هنری و نویسندگان آثار بسیاری را به رنسانس اختصاص داده‌اند و «پیش‌رفتگی» و «آرمان‌های انسان‌گرایانه» این دوره را آشکار می‌کنند. اما فیلسوف روسی A. F. Losev در کتاب "زیبایی شناسی رنسانس" مواضع جهان بینی مخالفان خود را رد می کند. او چگونه این را توضیح می دهد؟

Losev A F زیبایی شناسی رنسانس
Losev A F زیبایی شناسی رنسانس

جوهر رنسانس

اصطلاح «احیاء» برای اولین بار در میان انسان گرایان ایتالیایی یافت شد و توسط J. Michelet مورخ فرانسوی قرن نوزدهم به کار رفت. اکنون این اصطلاح به استعاره ای برای شکوفایی فرهنگی تبدیل شده است، زیرا رنسانس، که جایگزین قرون وسطی شد، قبل از روشنگری بود. جامعه علاقه مند شده استبرای یک فرد به عنوان یک فرد جداگانه، علاقه به فرهنگ دوران باستان وجود داشت - یک احیاء.

فیلسوف روسی A. F. Losev شروع رنسانس در اروپا را رد می کند و این موضوع را به تفصیل بررسی می کند. لوسف در مقدمه اثر خود به نام زیبایی‌شناسی رنسانس تأکید می‌کند که اصطلاح «رنسانس» به معنای دقیق آن را فقط می‌توان به ایتالیا در قرن‌های 15-16 نسبت داد. اما ایتالیایی‌ها که خود را «احیاگر» می‌خوانند، بسیار اغراق می‌کنند، زیرا «احیاگری» خود را در فرهنگ‌های دیگر نشان می‌دهد، و این باید در نظر گرفته شود.

کتاب زیبایی شناسی رنسانس
کتاب زیبایی شناسی رنسانس

رنسانس شرقی

Losev به خاورشناس N. I. Conrad اشاره می کند که کارهای زیادی انجام داد تا بتوان در مورد رنسانس چین صحبت کرد که در نیمه دوم قرن هفتم پیشرو رنسانس واقعی در چین رخ داد که مشاهده شد. در قرن 11 و 12. یکی دیگر از محققین رنسانس شرقی، V. I. Semanov، این پدیده را در شرق کاملاً رد می کند و تنها به یک "توالی آهسته" در توسعه زندگی و ادبیات اشاره می کند.

در ادامه خلاصه زیبایی شناسی رنسانس لوسف، لازم به ذکر است که نویسنده نمونه هایی از رنسانس های بزرگ دیگر آورده است: ایران قرن 11-15، ا. ادبیات ازبکستان سپس او به کار V. K. Galoyan اشاره می کند، که استدلال می کند که خیلی زودتر از غرب، احیای شرق، به ویژه در ارمنستان آغاز شد.

رنسانس گرجستان در قرون 11-12 در اثر او توسط یک آکادمیک توضیح داده شده است. Sh. I. Nutsubidze. "خلبانان" رنسانس در اروپا متفکران گرجی بودند که چندین قرن از اروپای غربی جلوتر بودند، لوسف در فصل اول "زیبایی شناسی رنسانس" خلاصه می شود. الکسی فدوروویچ مروری کوتاه بر رنسانس شرقی را به پایان می‌رساند و به سراغ رنسانس غربی می‌رود.

زیبایی شناسی لوسف
زیبایی شناسی لوسف

رنسانس غربی

نویسنده بررسی را با کار منتقد هنری E. Panovsky آغاز می کند، که ادعا می کند رنسانس در واقع یک دوره تاریخی مهم است، زیرا پس از آن شروع به صحبت در مورد قرون وسطی کردند. این پترارک اولین کسی بود که از "قدیمی روشن" و بازگشت به ایده آل فراموش شده باستانی یاد کرد. برای او، اول از همه، بازگشت به کلاسیک بود، برای بوکاچیو یا ساوونارولا - بازگشت به طبیعت.

به مرور زمان، این دو گرایش با هم ادغام شدند و شخصیت‌های فرهنگی اروپایی متقاعد شدند که «عصر مدرن» را تجربه می‌کنند. جهان بینی جدید، به گفته پانوفسکی، تنها به نقطه مقابل فرهنگ قرون وسطی تبدیل شده است که بر اساس افلاطون و ارسطو برای بهبود فرهنگ و تعالی انسان بنا شده است. لوسف کار خود را با عنوان "زیبایی شناسی رنسانس" به این اثبات اختصاص داد، جایی که او اساس نوافلاطونی این دوران را مشخص کرد و ماهیت غیر مسیحی و بت پرستی رنسانس را اثبات کرد.

جهان بینی نویسنده

در فرهنگ روسیه، یافتن متفکری با عظمتی مانند لوسف دشوار است. حوزه های تحقیقاتی او عبارت بودند از: فیلولوژی، فلسفه، الهیات، مورخ فرهنگی، نظریه موسیقی، زبان شناسی و زیبایی شناسی. شکل‌گیری علایق او در ارتباط مستقیم با فلسفه دینی، که اساس او بود، صورت گرفتجهان بینی ارتدکس بود.

ویژگی‌های دیدگاه‌های دینی و فلسفی، جهت‌گیری پژوهش او را تعیین کرد. در اثر لوسف "زیبایی شناسی رنسانس" است که دیدگاه های تاریخی، ایدئولوژیک و تاریخی-فرهنگی او به شدت در هم تنیده شده اند.

بررسی های زیبایی شناسی احیا
بررسی های زیبایی شناسی احیا

زیبایی شناسی رنسانس

این اثر بنیادی که موضوع اصلی آن تاریخ زیبایی شناسی بود، به سبک علمی نوشته شده است. به گفته لوسف، زیبایی‌شناسی رنسانس مبتنی بر تأیید خود به خودی شخصیت انسان است، بر اساس انحراف نسبی از مدل‌های قرون وسطایی. تحول بزرگی رخ می دهد که تا آن زمان برای تاریخ ناشناخته است، غول های کنش، فکر و احساس ظاهر می شوند. بدون چنین رنسانسی، هیچ توسعه بعدی فرهنگ وجود نخواهد داشت، و نویسنده استدلال می کند که "تردید در آن وحشیگری خواهد بود".

شخصیت مستقل و خودتأیید کننده در مقایسه با سفتی قرون وسطایی چیزی جدید و انقلابی بود. اما به گفته لوسف، نویسنده زیبایی‌شناسی رنسانس، چنین موضوع انسانی به اندازه کافی قوی نیست و او باید به دنبال توجیهی برای مطلق‌شدن خود می‌گشت.

با این وجود، در دوران رنسانس بود که تولد یک شخصیت آزاد اندیش رخ داد. و این در همه جهات منعکس شد: ژانرهای جدید در شعر - غزل، در نثر - داستان کوتاه، در نقاشی - منظره، پرتره سکولار، در معماری - سبک پالادیایی، تراژدی در دراماتورژی احیا شد.

در این دوره، رئالیسم اولیه شکل گرفت. آثار مملو از درک زندگی انسان بود که طرد برده را نشان می داداطاعت غنای روح انسان، ذهن و زیبایی ظاهر ظاهری آشکار شد که در آثار شکسپیر بزرگ، سروانتس، رابله، پترارک می توان مشاهده کرد.

زیبایی شناسی احیای الکسی لوسف
زیبایی شناسی احیای الکسی لوسف

نمایندگان درخشان عصر

رئالیسم رنسانس با شاعرانه بودن تصویر، توانایی احساسات صادقانه، شدت پرشور درگیری غم انگیز، منعکس کننده برخورد یک فرد با نیروهای مخالف مشخص می شود. ایده آل "انسان جهانی" بوجود می آید که در زمینه های مختلف فعالیت تحقق می یابد. به عنوان مثال، لئوناردو داوینچی یک موسیقیدان، مجسمه ساز، هنرمند، پزشک است. در کنار او نام تایتان ها - تی مور، اف. بیکن، اف. رابله، ام. مونتین، لورنزو، میکل آنژ. وجود دارد.

گذار از هژمونی روستایی به شهری و شکوفایی شهرها - پاریس، فلورانس، لندن - نیز متعلق به این زمان است. در اینجا بزرگترین اکتشافات جغرافیایی کلمب، ماژلان، واسکو دو گاما، N. Copernicus است. در قرن چهاردهم، ایدئولوژی رنسانس شکل گرفت - اومانیسم که نماینده برجسته آن F. Petrarch در نظر گرفته می شود. ایده های اومانیسم باعث موجی از فرهنگ شد و با مقاومت شدید کلیسا مواجه شد. همان دوران شامل تفتیش عقاید، انشعاب کلیسای مسیحی، اصلاحات است.

دو عنصر

همانطور که لوسف اشاره می کند، زیبایی شناسی رنسانس، میراث ایدئولوژیک آن، "در دو عنصر نفوذ می کند." اولاً متفکران و هنرمندان آن عصر قدرت و توانایی نفوذ در اعماق تصویرهای هنری، تجربیات درونی و زیبایی طبیعت را احساس می کنند. قبل از رنسانس، هیچ فیلسوف عمیقی وجود نداشت که بتواند اعماق طبیعت، انسان و انسان را ببیند.جامعه.

اما از سوی دیگر حتی بزرگان نیز محدودیت های انسان، عجز او را در برابر طبیعت، در دستاوردها و خلاقیت های دینی احساس می کردند. این دوگانگی زیبایی‌شناسی رنسانس به همان اندازه که درک او از شخص خودتأیید شده، از لحاظ وقار بی‌سابقه، مختص اوست.

کتاب زیبایی شناسی احیاء a f lostv
کتاب زیبایی شناسی احیاء a f lostv

سه ویژگی رنسانس

در کار خود، لوسف اشاره کرد که ادبیات بی حد و مرزی در مورد رنسانس انباشته شده است، که نمی توان به طور کامل بررسی و تحلیل کرد. با چنین محبوبیتی از این موضوع، تعصب‌ها نمی‌توانست انباشته شود، که گاهی رد کردن آنها دشوار است، اما با تجدید نظر در "واقعیت‌های زیبایی‌شناختی رنسانس، به سختی این دوگانگی باورنکردنی را چیزی بعید و غیرقابل تصور تلقی خواهیم کرد."

به طور کلی، Losev A. F. در "زیبایی شناسی رنسانس" سه ویژگی اساسی رنسانس را به عنوان یک دوره مستقل شناسایی می کند:

  • دنیای کلاسیک یونان باستان به موضوع نوستالژی تبدیل شد و پس از 15 قرن نمود خود را در بازسازی یافت؛
  • جهان بینی و میراث باستانی بر روی آرمان های جدید آورده شده است، در خاکی جدید کاشته شده است، برای مفهوم جدیدی از انسان استفاده می شود، در ساختن زندگی به معنای سکولار آن، و نه با محوریت قرون وسطی بر خدا؛.
  • فرهنگ سکولار جدیدی در حال ظهور است و بر این اساس، علم، هنر و جهان بینی.

این کتاب در سال 1978 منتشر شد و به دورانی اختصاص دارد که نه تنها در فرهنگ، بلکه در ذهن فیلسوفان و مورخان تبدیل به نقطه عطفی شد. رنسانس جایگاه مهمی در خلاقیت داردالکسی فدوروویچ، زیرا این زمان مرگ جهان بینی مسیحی است. دیدگاه لوسف در مورد فرهنگ رنسانس نه تنها نظر یک مورخ یا منتقد هنری، بلکه یک فیلسوف ارتدکس است.

هدف او کشف پدیده های این عصر نیست. از دیدگاه او، این دوران «فاجعه جهانی» است و نگرش منفی او نسبت به آن آشکار است. انتقاد از رنسانس توسط لوسف یک گفتمان تنهایی نبود؛ در سال 1976 کتابی از منتقد هنری M. M. Alpatov منتشر شد که در آن رد هنر رنسانس بیان شد. فیلسوف معروف یو.ان. داویدوف نیز فلسفه اخلاق داستایوفسکی را با بی اخلاقی نیچه که از "سزاریسم" رنسانس سرچشمه می گیرد، در مقابل گرفت.

خلاصه زیبایی شناسی احیای لوسف
خلاصه زیبایی شناسی احیای لوسف

بررسی از خوانندگان

کتاب فیلسوف و فرهنگ شناس معروف Losev اثری برجسته است که برای علاقه مندان به فرهنگ اروپایی جذابیت دارد. نویسنده عمیقاً اصول اساسی زیبایی شناسی رنسانس را آشکار می کند. بازخورد خوانندگان تأیید می کند که لوسف به طور همه کاره تجلی اصول زیبایی شناسی را در زندگی روزمره، در خلاقیت مذهبی و فلسفی نشان می دهد. در مورد زیبایی شناسی کمی نوشته شده است، توجه بیشتری به نوافلاطونی به عنوان یک مبنای اجتماعی-اقتصادی شده است.

تاکید بر نویسندگان و فیلسوفان است، کمتر به هنرمندان توجه می شود. نویسنده آن تنها بر پنج نقاش «کلاس اول» از دیدگاه لوسف تمرکز کرده است - داوینچی، بوتیچلی، میکل آنژ، دورر و گرونوالد. نگرش منفی نسبت به لئوناردو داوینچی وجود دارد.

درباره دیگر تیتان های رنسانس، مانند تیتان ورافائل، یک کلمه حرف نزن. اما فصل مربوط به آلبرشت دورر بسیار جالب است که در آن نویسنده به موازات کار داوینچی می پردازد. حقایق کمتر شناخته شده ای را در مورد حامیان و حامیان آن دوران که به اومانیست بودن شهرت داشتند و در واقع سادیست و ظالم بودند، آشکار می کند. در یک کلام، کسانی که به تاریخ زیبایی شناسی علاقه دارند این کتاب برایشان جالب خواهد بود.

توصیه شده: