فهرست مطالب:

شطرنج باز آمریکایی بابی فیشر: بیوگرافی، حقایق جالب، عکس
شطرنج باز آمریکایی بابی فیشر: بیوگرافی، حقایق جالب، عکس
Anonim

در میان برجسته ترین بازیکنان شناخته شده در سراسر جهان در ورزش شطرنج، تنها چند نفر هستند که با ذهن خارق العاده خود توجه ها را به خود جلب کرده اند. نوابغ آنها نوآوری های بسیاری و بازی های منحصر به فردی را به دنیای ورزش آوردند. یکی از جنجالی ترین ها، بابی فیشر، قوی ترین شطرنج باز تمام دوران است. ضریب هوشی او 186 بود که یکی از بالاترین ضریب هوشی در جهان است.

سالهای اولیه

بابی فیشر در یک روز زیبای مارس در خانواده ای بین المللی به دنیا آمد. در سال 1933، مادر قهرمان آینده، رجینا وندر، زمانی که نازی ها در کشورش به قدرت رسیدند، از آلمان به اتحاد جماهیر شوروی گریخت. مدتی در قلمرو یک کشور دوست زندگی کرد و در آنجا با همسر آینده خود گرهارد فیشر ملاقات کرد. در سال 1938، این زوج رسمی ازدواج کردند و پس از مدتی به ایالات متحده رفتند.

در ایالات، بابی فیشر در 9 مارس 1943 به دنیا آمد. پس از 2 سال، پدرش خانواده را ترک کرد و به آلمان بازگشت. مادر به طور مستقل پسر و خواهر بزرگترش جوآن را بزرگ کرد. این دختر بود که اولین شطرنج را به برادرش داد و پس از آن همه دنیا برای او تغییر کرد. جوآن و رابرت (بابی فیشر) شروع به یادگیری قوانین و بازی با هم کردند. با گذشت زمان، پسر قوی تر شدشیرجه رفتن به دنیای شطرنج.

بابی فیشر
بابی فیشر

در آن زمان خانواده در بروکلین زندگی می کردند. بابی جوان هر روز چندین ساعت را تنها می گذراند و بازی مورد علاقه اش را با خودش انجام می داد. این موضوع باعث نگرانی مادر شد و او تصمیم گرفت برای پسرش شریکی بیابد. او که نمی دانست به کجا باید مراجعه کند، تصمیم گرفت یک آگهی در روزنامه بگذارد. کارمندان Brooklyn Eagle که کاملاً نمی دانستند چنین متنی را در کدام بخش قرار دهند، تصمیم گرفتند آن را به یک متخصص روزنامه نگاری شطرنج هدایت کنند. معلوم شد که هرمان هلمز است که با نوشتن نامه ای برای مادر بابی در مورد باشگاه شطرنج بروکلین به آگهی پاسخ داد.

اولین باشگاه و مربی شطرنج

این شطرنج‌باز جوان که ساعت‌های طولانی تنها بود، نتوانست تمام پیچیدگی‌های بازی را بیاموزد. باشگاه بروکلین فرصت های جدیدی را برای او باز کرد. بابی فیشر، که زندگینامه او به زودی برای همه شناخته می شود، شروع به تمرین با Carmine Nigro می کند. این مرد در آن زمان رئیس باشگاه بود. بابی جوان تقریباً تمام اوقات فراغت خود را در این مکان گذراند.

وقتی باشگاه تعطیل شد، شطرنج‌باز جوان از مادرش التماس کرد که او را به پارک میدان واشنگتن ببرد. در آن زمان، همه دوستداران این بازی در آنجا جمع شدند - از جوان تا پیر، از اقشار مختلف اجتماعی. بابی فیشر برای بازی شطرنج به دنیا آمد، این از قبل در آن سال ها مشهود بود. یک سال بعد، او شروع به تحصیل در باشگاه هورتون کرد و همچنین چندین بار در ماه این مهارت را مطالعه کرد و در یک مهمانی با جان کالینز آموزش دید. در آن زمان بازیکنان و استادان بزرگ زیادی به دیدن او آمدند. در خانه یک مربی معتبر بود که فیشر شروع به خواندن ویژه نامه کردادبیات مرتبط با بازی.

اولین پیروزی

با تحصیل در باشگاه های مختلف، رابرت در تمام مسابقاتی که در آنجا برگزار می شد شرکت کرد. اولین پیروزی های او را می توان بازی های برد مسابقات محلی در سن 10 سالگی دانست. او به طور قابل توجهی در بین همسالان خود نه تنها در سبک بازی خود، بلکه در تمایلش برای بهترین بودن نیز متمایز بود.

خبر این بازیکن درخشان در سراسر جامعه کوچک شطرنج در آمریکا پخش شد. بابی شروع به جلب توجه کرد و در سن 13 سالگی به بسیاری از مسابقات دعوت شد. او اغلب در جلسات همزمان شرکت می کرد، جایی که مخالفانش چندین نفر از قوی ترین شرکت کنندگان در آن واحد بودند. یک بار تورنمنت مشابهی در کوبا برگزار شد، جایی که او با رجینا وندر، مادرش رفت. استادان بزرگ اعجوبه جوان را به انجام یک بازی دعوت کردند، که رابرت همیشه با آن موافقت می کرد، زیرا این فرصتی است برای یادگیری چیزهای جدید و درک خرد استادان.

بیوگرافی بابی فیشر
بیوگرافی بابی فیشر

در سن 16 سالگی، فیشر تصمیم گرفت مدرسه را ترک کند تا کاملاً خود را وقف مطالعه و بازی شطرنج کند. او به طور مستقل چندین بازی را به موازات خود در خانه ترتیب داد. با مرتب کردن تخته ها در اتاق ها، او به طور متناوب از یکی به دیگری حرکت می کرد و حرکات هر دو طرف را محاسبه می کرد و به آن فکر می کرد.

مسابقات

در تابستان 1956، مسابقات نوجوانان ایالات متحده برگزار شد، که در آن بابی فیشر جوان اولین قهرمانی خود را دریافت کرد و جوانترین برنده مسابقات شد. پس از آن، یک سری مسابقات آغاز شد که او را به تاج شطرنج باز می رساند، که آن مرد رویای آن را داشت.از دوران کودکی.

در سال 1958، او در یوگسلاوی در بازی های بین منطقه ای شرکت کرد. در آنجا او با بسیاری از استادان برجسته آشنا شد. فیشر تمام وقت آزاد خود را صرف توسعه استراتژی های جدید می کند و عملا اتاق خود را ترک نمی کند. شرکت کنندگان در مسابقات گفتند که این مرد شبیه یک آدم ساده به نظر می رسد، اما وقتی پشت میز می نشیند، بازی به جای او صحبت می کند.

عکس بابی فیشر
عکس بابی فیشر

پیروزی های یوگسلاوی بود که برای رابرت فرصت شرکت در مسابقات سطح بالاتر را به ارمغان آورد. در سال 1959 مسابقات کاندیداها برگزار شد که در آن اعجوبه جوان با قوی ترین شطرنج بازان جهان روبرو شد. زمانی که در یک کشور خارجی تنها بود، دستیار، دوم یا دوستی در کنار خود نداشت. او همه تصمیمات و اقدامات را مستقل انجام می داد. بابی هر روز در اوقات فراغتش در اتاقش می نشست و شطرنج بازی می کرد، در حالی که حریفانش رژیم درستی داشتند و آرام قدم می زدند. فیشر اشتباهات زیادی مرتکب شد، اما همچنان در رده پنجم قرار گرفت، که باعث تقویت بیشتر شهرت او شد و چشم‌اندازهای گسترده‌ای را باز کرد.

در سال 1961، مسابقات دیگری در شهر بلد برگزار شد. بابی فیشر، شطرنج‌باز آمریکایی بالغ و آماده، تقریباً در تمام بازی‌ها برنده می‌شود و از نظر امتیاز در جایگاه دوم قرار می‌گیرد. همان موقعیت را که کمی به اسپاسکی از دست داد، کودک نابغه در سال 1966 در جام پیاتیگورسکی که در سانتا مونیکا برگزار شد، به دست آورد.

تورنمنت های بعدی باعث محبوبیت بیشتر و بیشتر رابرت در دنیای شطرنج شد. او در بیشتر مسابقات پیروز شد و مقام اول یا دوم را به خود اختصاص داد. سبک بازی او شدبیشتر و بیشتر با اعتماد به نفس و قوی تر. نابغه با چنین آمادگی و شخصیت دمدمی مزاج، تندخو و شیطانی از قبل تثبیت شده به مسابقات اصلی زندگی خود نزدیک شد. او در سن 29 سالگی مجبور شد با قوی ترین استاد بزرگ اتحاد جماهیر شوروی مبارزه کند.

بازی با بوریس اسپاسکی

در سال 1972، بابی فیشر، قوی ترین شطرنج باز ایالات متحده، برای دریافت عنوان قهرمانی باید در مبارزه ای پیروز می شد. بوریس اسپاسکی حریف او بود. این بازی به عنوان تورنمنت قرن در نظر گرفته می شود، نه تنها برای کشورهای بازیکنان، بلکه برای تمام جهان که نبرد را تماشا می کنند، احساسات زیادی به ارمغان آورد. در طول جنگ سرد بود، و بسیاری حزب اسپاسکی و فیشر را با رویارویی بین دو قدرت بزرگ مرتبط کردند.

مسابقه در ریکیاویک برگزار شد. همین الان هم دقایق ابتدایی بازی نشان داد که از شطرنج باز آمریکایی همه چیز می توان انتظار داشت. قرار بود همه چیز ساعت 5 بعدازظهر شروع شود، اسپاسکی آماده بود و منتظر شروع نشست. بازی شروع شده است، استاد بزرگ شوروی اولین حرکت را انجام می دهد و ساعت شطرنج را فشار می دهد. همه مشتاقانه منتظر دومین شرکت کننده در نبرد هستند.

زندگی شخصی بابی فیشر
زندگی شخصی بابی فیشر

لحظه ها می گذرند و بابی فیشر، قهرمان ایالات متحده، هنوز ظاهر نمی شود. اسپاسکی ظاهراً برای مشورت در مورد اقدامات بعدی به قاضی نزدیک می شود و سپس رابرت وارد سالن می شود. این وضعیت بیش از یک هفته مورد بحث همه روزنامه های جهان خواهد بود. قبلاً در آن زمان، استاد بزرگ آمریکایی با طبیعت عجیب و غریب و رفتار غیرقابل پیش بینی خود توجهات را به خود و بازی جلب کرد. از این رو تمام دنیا بازی را تماشا می‌کردند، علاوه بر این، این رویارویی فراتر از یک مسابقه معمولی بود.

فیشر با پیروزی های متوالی به بازی رفت. او دراز استسالها برای این مسابقات آماده شد و در سنین پایین به اسپاسکی در مسابقات باخت. برعکس، استاد بزرگ شوروی پس از دریافت عنوان قهرمانی، کمتر به تمرین و بازی توجه کرد. متعاقباً، این روی نتایج تأثیر گذاشت.

در همین حین بازی اول شروع شد. بابی فیشر که حدود 185 سانتی‌متر قد داشت، بر روی میز نشسته بود و روی صندلی خود نشسته بود که مخصوص این مسابقات آورده شده بود. همه چیز با او تداخل داشت: نور لامپ ها و سر و صدای شاتر دوربین و افراد حاضر فارغ از درجه و هدفشان.

با وجود این، بازی خوب پیش رفت، اما فیشر در یک نقطه اشتباهی را مرتکب می شود که فقط یک مبتدی می تواند مرتکب شود و بازنده است. این باعث خشم او شد و او شروع به درخواست از سازمان دهندگان کرد که همه پاپاراتزی ها با تجهیزات خود از محل خارج شوند. با رد شدن، استاد بزرگ آمریکایی بازنشسته می شود و از ادامه مبارزه خودداری می کند. مسابقه مختل شد و اسپاسکی به طور خودکار در بازی دوم پیروز شد.

بعد از 1.5 ماه، بابی فیشر موافقت کرد که مسابقه را تمام کند، اما سازمان دهندگان را متقاعد کرد که بازی را به مکان مناسب تری منتقل کنند. معلوم شد اتاق کوچکی برای بازی تنیس روی میز است. شخص ثالث و همه افراد بعدی طبق سناریوی متفاوتی پیش رفتند. در نهایت آمریکایی برنده شد. بابی فیشر، یازدهمین قهرمان جهان، از زمانی که تمامی بازیکنان ایالات متحده را شکست داده، 15 سال در انتظار این عنوان بوده است.

سر و صدای زیادی پیرامون این مسابقه به پا شد. نمایندگان اتحاد جماهیر شوروی از انجمن شطرنج خواستار بررسی هوا، نور و صندلی که اسپاسکی در آن قرار داشت، شدند.با این واقعیت که بازیکن تحت تأثیر مواد شیمیایی یا امواج رادیویی قرار گرفته بود. پس از بررسی کامل توسط یک سازمان بین المللی از تمام جنبه های شواهد این نظریه، هیچ مدرکی پیدا نشد.

آخرین مبارزه

پس از دریافت عنوان قهرمان جهان، بابی فیشر که بیوگرافی او مورد توجه همه شطرنج بازان تازه کار و حرفه ای قرار گرفت، صفحه ها را ترک می کند و برای مدتی ناپدید می شود. در سال 1975، او مجبور شد برای تایید عنوان خود در بازی با آناتولی کارپوف ظاهر شود. اما استاد بزرگ این رویداد را نیز نادیده گرفت.

مدتها از این شطرنج باز بزرگ خبری نبود. این نشان می داد که بابی فیشر چه آدم مخفیانه ای بود. زندگی شخصی او نیز در هاله ای از ابهام قرار دارد. گاهی اوقات می شد شنید که او در نقاط مختلف جهان دیده شده است.

قد بابی فیشر
قد بابی فیشر

در سال 1992، انجمن جهانی یک مسابقه مجدد بین اسپاسکی و فیشر ترتیب داد. پول کلانی در خطر بود، صندوق جایزه بیش از 3 میلیون دلار بود. این بازی مصادف با بیستمین سالگرد دوئل اسپاسکی و فیشر بود که در تاریخ شطرنج جهان ثبت شد.

تصمیم بر این شد که بازی برگشت در یوگسلاوی برگزار شود. اما آمریکا در آن زمان روابط سیاسی سختی با این کشور داشت و وزارت خزانه داری فیشر را به تحریم تهدید کرد. اما این باعث نشد که استاد بزرگ متوقف شود، بلکه برعکس، حتی او را تحریک کرد. از زمان بازنشستگی از شطرنج بزرگ در سال 1975، او همواره منتقد سیاست واشنگتن و کل دولت آمریکا بوده است.

بازی خوب پیش رفت، حریفان 30 بازی انجام دادند و برنده دوباره بیرون آمد.بابی فیشر. با وجود این، همه کارشناسان به اتفاق اصرار داشتند که سطح هر دو بازیکن دیگر یکسان نیست. اما خود استاد بزرگ مسابقه را قهرمانی می‌دانست و همیشه می‌گفت که تاج قهرمانی خود را از دست نداده است، زیرا با حریفی قوی‌تر از خودش ملاقات نکرده است.

زندگی خصوصی

بابی فیشر که زندگی شخصی اش در هاله ای از رمز و راز است، تمام وقت خود را به بازی اختصاص داد. او تقریباً هرگز با دختران دیده نمی شد. او در مصاحبه ای در بازی های المپیک 1962، برخی نکات ظریف را با خبرنگاران در میان گذاشت. وقتی در مورد زنان سؤال شد، گفت که به دنبال یک همتای شایسته است. اما او ترجیح داد از بین زنان آمریکایی انتخاب نکند، زیرا به نظر او آنها بیش از حد مستقل و دمدمی مزاج هستند. نگاهش معطوف به دخترانی از شرق بود.

یک روز، وقتی فیشر 17 ساله در یک تورنمنت شرکت می کرد، رقبای او زنی را برای او فرستادند که توانست این کودک اعجوبه را مجذوب خود کند. در کل دوره مسابقه، او ضعیف بازی کرد، زیرا تمام وقت آزاد خود را با یک عاشق جدید گذراند. نتیجه این بود که این بازیکن نابغه در رده های پایین جدول رده بندی قرار گرفت. این درس خوبی برای رابرت جوان بود و از آن زمان تنها عشق او بازی شطرنج بود.

بابی فیشر: حقایق جالب

در طول زندگی خود، شطرنج باز معروف توانست نه تنها به خاطر بازی درخشان خود متمایز شود. پس از دریافت عنوان قهرمانی، خواسته ها و هوس های او افزایش چشمگیری پیدا کرد. به عنوان مثال، او زودتر از ساعت 4 بعد از ظهر شروع به بازی کرد، زیرا دوست داشت بخوابد. و قبل از مسابقات، او باید در استخر شنا می کرد یا در زمین تنیس بازی می کرد.

بابی فیشر شطرنج‌باز آمریکاییاو نه تنها یک بازیکن درخشان، بلکه مشهورترین پارانوئید آن زمان نیز محسوب می شود. پس از دریافت این عنوان، او شروع به درگیر شدن در توطئه های جهانی می کند و کتاب ها و مقالات زیادی در این باره می خواند. پس از مدتی، اظهارات تند او در مورد یهودیان، آمریکایی ها و آفریقایی ها در مطبوعات منتشر می شود.

پس از شکست دادن بوریس اسپاسکی در سال 1972، بابی فیشر به یک قهرمان ملی تبدیل شد. بسیاری از شرکت های برجسته می خواستند با او قرارداد ببندند که تقریباً بلافاصله رد شد. افراد مشهور سعی کردند او را به مهمانی ها و تعطیلات خود جذب کنند. یک صف طولانی برای یادگیری بازی از او صف کشیده بودند. اما پس از مدتی قهرمان معروف بابی فیشر که عکسش توسط همه نشریات چاپ شده است، خائن و فراری نامیده می شود.

بابی فیشر یازدهمین قهرمان جهان
بابی فیشر یازدهمین قهرمان جهان

رابرت در مورد بازی غیرت داشت و معتقد بود که در ورزش به شطرنج توجه چندانی نمی شود. از این رو وی با این استدلال که شطرنج بازان نباید بوکسورها یا سایر ورزشکاران رشته های پرطرفدار کمتر دریافت کنند، خواستار هزینه های گرانی برای شرکت در مسابقات شد. این نگرش این بازیکن برجسته نتیجه داد و مسابقات قهرمانی شروع به جذب تماشاگران و هواداران بیشتری به اکران کرد.

یکی از توسعه دهندگان تئوری های شطرنج و نویسنده مقالات بسیاری در مورد این بازی، بابی فیشر است که عکس او را می توانید در نشریات مربوط به این موضوع پیدا کنید. او بازی های تورنمنت مردان و زنان را به دقت بررسی کرد و از زوایای مختلف آنها را بررسی کرد و معیارها و گام های لازم برای پیروزی های آینده را تشخیص داد.

یکی از ویژگی های استاد بزرگ غیبت بودحس شوخ طبعی، که او را به خرید 157 کت و شلوار سوق داد. دلیل این امر این بود که در یکی از بازی های حریف، بابی فیشر در مورد ظاهر خوش تیپ و شیک او پرسید و مشخص کرد که چند کت و شلوار دارد. او پاسخ داد که 150 قطعه، اما این یک شوخی بود که رابرت متوجه نشد. اما قهرمان باید در همه چیز برنده می شد و کمد لباس خود را با 157 کت و شلوار پر کرد.

فیشر برای نبوغ خود نه تنها در بازی شطرنج برجسته بود. او چند زبان بود و می توانست به 5 زبان صحبت کند. او به ادبیات علاقه داشت و همیشه کتاب های اصلی را می خواند. از نظر پول همیشه آرام بود. می توان گفت که فیشر به آنها نیازی نداشت، اشیاء هنری یا چیزهای گران قیمت را جمع آوری نمی کرد، او نسبت به غذاهای عالی و همه لذت های افراد ثروتمند بی تفاوت بود. اما با وجود این، او قیمت ویژه ای برای عموم، هواداران و خبرنگاران داشت.

با ظهور فناوری رایانه و اینترنت در همه جا، بسیاری از استادان شطرنج شروع به شروع مسابقات در فضاهای الکترونیکی کردند. به این ترتیب، آنها می توانند یک حریف شایسته پیدا کنند، استراتژی های جدیدی را توسعه دهند و به مبتدیان فرصت یادگیری از حرفه ای ها را بدهند. یک روز یک شطرنج باز انگلیسی به نام نایجل شورت اعلام کرد که با فیشر در اینترنت بازی می کند. البته استاد بزرگ با نام خودش امضا نکرد اما سبک بازی نشان می داد که او بوده است.

نمایش رادیکال

بابی فیشر که تاریخ تولدش به دوران جنگ جهانی دوم می رسد، از جوانی به تئوری های توطئه و ادبیات سیاسی علاقه مند شد. پس از دریافت عنوان قهرمانی بارها مخالفت کرددولت آمریکا. اما بیزاری او از یهودیان، کمونیست ها و اقلیت های جنسی در او در دهه 60 آغاز شد. در این زمان، مادرش در اتحاد جماهیر شوروی با نینا خروشچوا ملاقات می کرد و مرتباً در رادیو صحبت می کرد. این باعث خشم فیشر شد و نفرت او را بیشتر شعله ور کرد.

او همچنین معتقد بود که جهان توسط یهودیان اداره می شود، آنها در تمام پست های رهبری و در همه سازمان ها هستند. او معتقد بود که آنها باید فوراً حذف شوند و آمریکا از افراد غیر ضروری پاک شود. و این در حالی است که خونشان در او جاری است! در وطن خود، او را یک خائن، یک فراری می دانستند. رساترین اعتراف او تایید اقدامات تروریستی علیه آمریکا در 11 سپتامبر 2001 بود. او گفت وقت آن رسیده که به آمریکا ضربه بزند و می‌خواهد این کشور را از روی کره زمین محو کند.

سالهای اخیر

پس از بازی با بوریس اسپاسکی، فیشر مجبور شد خود را از عدالت پنهان کند. دلیل این امر ممنوعیت دولت آمریکا از شرکت این شطرنج باز بزرگ در مسابقات این کشور است. در آن زمان به دلیل جنگ در بالکان، تحریم هایی علیه یوگسلاوی اعمال شد. اما فیشر به این موضوع توجهی نکرد، اما او نیز نتوانست به وطن خود بازگردد، زیرا منتظر محاکمه و 10 سال زندان بود.

بعد از قهرمانی در تورنمنت سالگرد، دستمزد خود را گرفت و راهی سوئیس شد. پس از اقامت کوتاهی در این کشور به مجارستان نقل مکان کرد. دفتر فدرال آمریکا حکم بازداشت استاد بزرگ را صادر کرد. این باعث شد که فیشر ابتدا در فیلیپین و سپس در ژاپن مخفی شود و به طور دوره ای از مکانی به مکان دیگر نقل مکان کند.

از آنجایی که استاد بزرگ نتوانست به آمریکا بازگردد، تصمیم گرفت به وطن پدر و مادرش پناه ببرد. بابی فیشر، شطرنج‌بازی که در مشهورترین نشریات جهان حضور داشت، اکنون به یک خانه جدید نیاز داشت. او برای شهروندی آلمان درخواست می دهد اما رد می شود. او در اواسط تابستان 2004 در یکی از فرودگاه های ژاپن هنگام تلاش برای ترک کشور دستگیر می شود. ایالات متحده، بر اساس یک معاهده استرداد، خواستار استرداد فیشر است.

در همین حال، وکلای قهرمان سابق درخواست شهروندی در ایسلند را توصیه می کنند، جایی که تورنمنت فراموش نشدنی و پیروزمندانه او برگزار شد. در بهار 2005، این تصمیم گرفته شد. رابرت فیشر رسماً شهروند این کشور می شود، پاسپورت می گیرد و ژاپن را به مقصد میهن جدیدش ترک می کند.

بابی فیشر 9 مارس 1943
بابی فیشر 9 مارس 1943

آخرین سالهای استاد بزرگ در ریکیاویک اتفاق می افتد. در سال 2007، فیشر با تشخیص نارسایی کبدی در بیمارستان بستری شد. درمان کمکی نکرد و در ژانویه 2008 بازیکن بزرگ و فوق العاده تمام دوران درگذشت. او نوآوری های زیادی را به بازی آورد و آن را به سطح جدیدی آورد.

سالها قبل از مرگش، بابی فیشر در خلوت کامل زندگی می کرد و از کتاب هایش که در آن مسابقات خود را شرح می داد و هنر شطرنج را آموزش می داد، حق امتیاز دریافت می کرد. چند نفر از دوستان به طور دوره ای او را ملاقات و حمایت کردند.

توصیه شده: